در موسسات تولیدی ، هزینه ها به طرق مختلف طبقه بندی می شوند. طبقه بندی هزینه ها به مدیران امکان می دهد تا براساس اهداف از پیش تعیین شده ، هر هزینه را در طبقة خود مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار دهند. به بیان دیگر ، طبقه بندی هزینه ها با توجه به اطلاعات جمع آوری شدة مربوط به هر طبقه از هزینه ، مدیران را قادر می سازد تا سریعأ به ماهیت هزینه پی برده ، از اطلاعات موجود بهره برداری لازم را بنماید.
چنانچه هزینه ها طبقه بندی نشوند ، به علت فراوانی اقلام هزینه ، بررسی علل ایجاد و تصمیم
گیری در مورد لزوم مصرف ، همچنین نحوة صرفه جویی در مصرف آنها با اشکال مواجه خواهد بود.
اینک که لزوم طبقه بندی هزینه ها تا حدی مشخص شد ، به توضیح بعضی از انواع طبقه بندی می پردازیم.
طبقه بندی طبیعی هزینه ها
طبقه بندی طبیعی ، یکی از رایج ترین طرق گروه بندی هزینه ها می باشد. با استفاده از این روش ، هزینه ها به دو گروه تقسیم می شوند که عبارتند از : هزینه های ساخت و هزینه های تجاری
گروه اول ، هزینه های ساخت : شامل هزینه هایی است که در کارخانه به مصرف می رسد. مانند مواد اولیه مصرفی ، دستمزد و سایر هزینه های تولید (سربار ساخت)
گروه دوم ، هزینه های تجاری : شامل هزینه هایی است که در بخش های دیگری به جز کارخانه مصرف می شوند. مانند هزینه های اداری و تشکیلاتی ، هزینه های توزیع و فروش
این نوع طبقه بندی ، به مدیران و دیگر اشخاصی که مسئولیت تنظیم بودجه را به عهده دارند ، امکان می دهد تا با توجه به برنامه های پیش بینی شده ، بودجة مورد نیاز هر قسمت را به طور جداگانه تنظیم نمایند.
طبقه بندی هزینه ها از طریق ارتباط آنها با محصول
قبل از تشریح این نوع طبقه بندی ، بعضی از اصطلاحات متداول توضیح داده می شود.
بهای اولیه : عبارت است از مجموع هزینه هایی که به طور مستقیم ، در ساخت محصول به مصرف می رسند. مانند مواد اولیه مصرفی ، دستمزد مستقیم کارگران
بهای اولیه از رابطه زیر به دست می آید :
دستمزد مستقیم + مواد اولیه مصرفی =بهای اولیه
هزینه های تبدیل : برای تغییر شکل مواد اولیه و تبدیل آن به محصولات ساخته شده ، به نیروی کار و وسایل فیزیکی مانند ماشین آلات و غیره نیاز می باشد که استفاده از این عوامل ، مستلزم پرداخت دستمزد به کارگران و صرف هزینه های سربار ساخت (هزینه های غیر مستقیم کارخانه) است.
به عبارت دیگر ، هزینه های تبدیل ، به مجموع هزینه هایی گفته می شود که برای تبدیل مواد اولیه به محصولات ساخته شده ، به مصرف می رسند.
هزینه تبدیل از رابطه زیر محاسبه می شود:
سربار ساخت + دستمزد مستقیم =هزینه تبدیل
در طبقه بندی هزینه ها از طریق ارتباط آنها با محصول ، هزینه هایی که برای تولید محصول به مصرف می رسند به دو گروه اصلی : « هزینه های مستقیم تولید و هزینه های غیر مستقیم تولید» تقسیم می شوند.
هزینه های مستقیم : هزینه هایی است که بتوان به آسانی آنها را به سفارش ، مرحله یا محصول معینی ارتباط داد.
هزینه های مستقیم تولید را مواد اولیه مصرفی ، دستمزد مستقیم و سایر هزینه های مستقیم تشکیل می دهند.
هزینه های غیرمستقیم : (سربار کارخانه) از هزینه هایی تشکیل شده که در کارخانه به مصرف می رسند ولی در ارتباط مستقیم با تولید نیستند.
در این قسمت ، به معرفی هر یک از عوامل هزینه در طبقه بندی فوق می پردازیم.
هزینه های مستقیم :هزینه های مستقیم شامل :
مواد مستقیم : مشخص ترین عامل ساخت محصول ، مواد اولیه است. به طوری که می توان گفت مواد چهار چوب اصلی تولید محصول را تشکیل می دهد. به عنوان مثال ، برای ساختن میز و صندلی چوبی از چوب که ماده اولیه این صنعت است استفاده می شود. همچنین در کارخانه ذوب آهن ، سنگ آهن به عنوان ماده اصلی تولید ورق و تیرآهن ، به کار گرفته می شود.
یکی از عوامل مهم در طبقه بندی مواد به عنوان مواد مستقیم ، ارتباط آن با محصول ساخته شده می باشد. به عبارت دیگر هرگاه موادی مستقیماً در ساخت محصول به کار رود آن را مواد مستقیم گویند.
دستمزد مستقیم : در هر موسسه تولیدی ، کارگران بسته به نوع فعالیتشان در طبقات مختلف شغلی قرار می گیرند. به آن گروه از کارگران که مستقیماً در خط تولید به ساخت محصول اشتغال دارند ، کارگران مستقیم تولید می گویند. حقوق و دستمزد این گروه از کارگران دستمزد مستقیم نامیده می شود. به عنوان مثال ، برای ساختن میز و صندلی چوبی از تعدادی کارگر در قسمت های مختلف از جمله چوب بری ، نجاری و رنگ کاری استفاده می شود که دستمزد آنان ، دستمزد مستقیم تولید است.
هزینه های غیر مستقیم : موسسات تولیدی ، برای ساخت محصول ، متحمل هزینه هایی می شوند که با تولید ، ارتباط مستقیم ندارند. این گونه هزینه ها را هزینه های غیر مستقیم (سربار ساخت) می گویند. سربار ساخت ، هزینه هایی است که در کارخانه به مصرف رسیده ولی مستقیماً است. به عبارت دیگر ، سربار ساخت ، هزینه هایی است که نمی توان آنها را به آسانی به یک محصول ، یک مرحله یا یک سفارش بخصوص ارتباط داد و نیز هزینه های مستقیم کم اهمیتی که تسهیم آنها به محصول معین ، مرحله ای از تولید و یا سفارش خاص مقرون به صرفه نباشد.
سربار ساخت را اصطلاحاً سربار تولید ، هزینه های عمومی کارخانه ، هزینه های غیر مستقیم تولید و سربار کارخانه نیز می گویند.
بعضی از این هزینه ها عبارتند از : مواد غیر مستقیم ، دستمزد غیر مستقیم ، هزینه استهلاک دارایی های ثابت (ساختمان ، تاسیسات و ماشین آلات کارخانه) ، هزینة بیمه های اجتماعی کارگران ، هزینه سوخت ، روشنایی و حرارت مرکزی کارخانه ، هزینة تعمیر و نگهداری ماشین آلات.
طبقه بندی هزینه ها در ارتباط با تغییر حجم تولید : نحوة تهیه مواد اولیه ، وضعیت نقدینگی و با در نظر گرفتن ظرفیت تولیدی کارخانه ، برای ساخت محصول اقدام به برنامه ریزی می نمایند. از آن جا که شرایط و اوضاع و احوال یاد شده ثابت نیست ، میزان تولید و در نتیجه حجم فعالیت ، در ادوار مالی مختلف نیز ثابت نمی ماند و بسته به شرایط بازار و سایر عوامل تغییر می کند. افزایش یا کاهش حجم تولید موجب افزایش یا کاهش مبلغ برخی از هزینه ها خواهد شد
در طبقه بندی هزینه ها به روش فوق ، هدف اصلی این است که تاثیر افزایش یا کاهش تولید بر مبلغ هر هزینه بررسی گردد و نتیجة تغییر مبلغ این قبیل هزینه ها در محاسبة بهای تمام شده محصولات نشان داده شود. یکی از مزایای طبقه بندی هزینه ها بر اساس تغییر حجم تولید ، این است که مدیران مدیران با بررسی تاثیر افزایش یا کاهش تولید بر بهای تمام شده امکان اخذ تصمیمات لازم ، به موقع و مناسب را برای انتخاب بهترین سطح تولید خواهد یافت. در این روش هزینه ها به سه دسته ثابت ، متغیر و نیمه متغیر تقسیم می شوند ، زیرا مبلغ بعضی از هزینه ها با زمان بستگی مستقیم دارد ولی مبلغ برخی دیگر با تغییر حجم تولید تغییر می کند و به زمان بستگی ندارد.
هزینه ثابت : هزینه های ثابت ، هزینه هایی است که با تغییر حجم تولید تغییر نمی کند و ثابت می ماند. مانند هزینه های مربوط به ساختمان و تاسیسات کارخانه ، عوارض مربوط به اموال غیر منقول و حقوق مدیران و سرپرستان تولید.
هزینه های ثابت به سه دسته تقسیم می شوند :
الف- هزینه های ثابت مربوط به ظرفیت کارخانه : عبارت از هزینه هایی است که با گرد آوری امکانات تولیدی کارخانه ارتباط مستقیم دارد. مانند هزینه استهلاک تاسیسات و ماشین آلات.
ب- هزینه های ثابت بهره برداری : عبارت از هزینه هایی است که با بهره برداری از وسایل تولیدی کارخانه ارتباط مستقیم دارد. مانند حق بیمة ساختمان ، ماشین آلات و تاسیسات ، هزینه عوارض نوسازی و هزینه اجاره ساختمان.
ج- هزینه های ثابت برنامه ای : عبارت از هزینه هایی است که با تصمیم مدیران موسسه تولیدی و در جهت برنامه ریزی آتی به مصرف می رسند. مانند هزینه های مربوط به تحقیق و توسعه ، هزینه های تبلیغات و …
هزینه های متغیر : مبلغ کل بعضی از هزینه ها ، صرف نظر از این که ممکن است با محصول ، سفارشات ، یا مراحل مختلف تولید رابطة مستقیم یا غیر مستقیم داشته باشند ، تقریباً به تناسب حجم تولید تغییر می کند. به این معنا که هر چه حجم یا میزان تولید افزایش یابد ، مبلغ این هزینه ها نیز افزایش خواهد یافت و اگر از میزان تولید کاسته شود ، مبلغ این هزینه ها کاهش می یابد. بنابراین ، تمام هزینه هایی که دارای این ویژگی باشند هزینه های متغیر نامیده می شوند. به عبارت دیگر هزینه های متغیر مخارجی هستند که با تغییر سطح تولید تغییر می کنند.
مانند مواد اولیه و دستمزد مستقیم که برای ساخت محصول به مصرف می رسد و بسیاری از هزینه های غیر مستقیم (سربار ساخت) از قبیل مواد غیر مستقیم ، هزینه های رفاهی کارگران (سالن غذا خوری ، سالن ورزشی ، وسایل بهداشتی و…) هزینه های حمل و نقل داخلی ، برق ، گاز و سوخت کارخانه ، هزینه های مربوط به اوقات تلف شده (به علت نرسیدن مواد ، قطع جریان برق ، خرابی ماشین آلات و نرسیدن به موقع دستور کار) و ضایعات.
به عنوان مثال ، اگر برای ساختن یک واحد محصول ، دو ورق آهن به ابعاد معین از قرار هر ورق 900/2 ريال و 4 ساعت کار به نرخ ساعتی 650 ريال لازم باشد ، بهای آهن مصرفی یک واحد محصول 800/5 (800/5=900/2*2) ريال و دستمزد پرداختی برای ساخت یک واحد محصول 600/2 (600/2=650*4) ريال خواهد بود که این دو مبلغ برای ساخت یک واحد محصول ثابت است. قابل ذکر است تغییر حجم تولید ، موجب تغییر مبلغ کل هزینه ماهانه مواد و دستمزد می گردد و لذا می توان نتیجه گرفت که مواد و دستمزدی که مستقیماً برای ساخت محصولات به مصرف رسیده ، در گروه هزینه های متغیر طبقه بندی می شوند ، زیرا مبلغ آنها با افزایش یا کاهش میزان تولید و حجم فعالیت ، افزایش یا کاهش می یابد.
هزینه های نیمه متغیر : هزینه های نیمه متغیر ، عبارت است از هزینه هایی که قسمتی از آن ثابت و قسمتی متغیر باشد.
تغییر مبلغ تمام هزینه های نیمه متغیر در برابر تغییر حجم فعالیت موسسه یکسان نیست. به این معنا که مبلغ بعضی از هزینه های نیمه متغیر در فاصله معینی از تولید ، تقریباً ثابت می ماند ولی خارج از آن حد در جهت تغییر میزان تولید افزایش یا کاهش می یابد.
به عنوان مثال ، در صنعت مرغداری ، فرض کنید هر سالن ظرفیت تولید و پرورش حداکثر ده هزار قطعه مرغ گوشتی را داشته و برای هر سالن یک نفر سرپرست کافی باشد. دراین صورت ، حقوق و دستمزد سرپرست سالن برای تولید بین یک تا ده هزار قطعه ثابت خواهد بود ، ولی اگر مدیران ، تصمیم به افزایش تولید بیش از ده هزار قطعه داشته باشند ، نیاز به سالن دوم و یک نفر سرپرست جدید خواهد بود. در این صورت ، هزینه حقوق سرپرستان برای تولید بیش از ده هزار قطعه متغیر خواهد شد. به همین ترتیب ، برای تولید بین بیست تا سی هزار ، به سه سالن و سه نفر سرپرست و … نیاز است. با توجه به توضیحات فوق ، می توان گفت : هزینه حقوق سرپرستان ، یک هزینه نیمه متغیر است.
تهیه و تنظیم گزارش در موسسات تولیدی
در واحدهای تولیدی مانند واحدهای تجاری غیرتولیدی ، معمولاً در پایان دورة مالی و یا در پایان هر ماه گزارش های متعددی تهیه می گردد. ولی چنانچه مدیران سطوح بالا لازم بدانند ، امکان گزارش در هر زمان وجود دارد.
گزارش ها باید بر اساس اصول پذیرفته شدة حسابداری تنظیم شود تا استفاده از آنها برای افراد مختلف امکان پذیر باشد.
گزارش ها با اهداف گوناگونی تهیه می شوند که مهم ترین آنها عبارتند از :
الف- تجزیه و تحلیل عملکرد دوره ای که ، گزارش برای آن دوره تهیه شده ، به منظور دستیابی به نقاط قوت و ضعف آن دوره.
ب- تهیه و تنظیم برنامه های آینده با استفاده از تجربیات به دست آمده در دورة مالی مورد گزارش ، برای بهبود کمی و کیفی تولید و به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده که معمولاً کسب سود بیشتر است.
گزارش های تهیه شده ، مورد استفادة افراد داخل یا خارج واحد تولیدی که گزارش ها را با اهداف خاصی مطالعه و تجزیه و تحلیل می نمایند ، قرار می گیرد.
با توجه به نحوه استفاده ، گزارش ها در دو گروه درون سازمانی و برون سازمانی طبقه بندی می شوند و هر گروه ، اطلاعات مشخصی را به مطالعه کنندگان ارائه می دهند.
گزارش های درون سازمانی : شامل آن گروه از گزارش هایی است که به منظور استفاده مدیران سطوح مختلف و یا بنا به خواست آنها توسط حسابداری بهای تمام شده تهیه می گردد. گزارش های درون سازمانی معمولاً در پایان هر ماه تهیه می شوند ولی ممکن است قبل از پایان ماه با توجه به نیاز مدیران ، حسابداری بهای تمام شده بعضی از آنها را تنظیم نماید.
برخی از گزارش های درون سازمانی عبارتند از : گزارش مصرف مواد ، گزارش بهای تمام شده کالای ساخته شده ، گزارش ساعات کار ، گزارش اوقات تلف شده ، گزارش انبارگردانی ، گزارش ضایعات مواد و محصولات در جریان ساخت ، گزارش خرید مواد اولیه و گزارش فروش محصولات ساخته شده و … در این قسمت به معرفی بعضی از این گزارشات می پردازیم.
گزارش مصرف مواد : معمولا قسمت عمده بهای تمام شده هر محصول را مواد مصرفی آن تشکیل می دهد. به عبارت دیگر ، مواد مصرفی ، موثرترین عامل از عوامل سه گانة بهای تمام شده ( مواد ، دستمزد و سربار ) محسوب می شود. به همین دلیل ، گزارش مقدار و مبلغ مواد مصرفی و نیز گزارش مربوط به موجودی مواد ، همواره مورد توجه خاص مدیران قرار می گیرد.
گزارش مصرف مواد ، نشان دهندة مقدار و مبلغ مواد اولیه ای است که در طول دوره ی مالی یا در مدتی معین برای ساخت محصول به مصرف رسیده است.
گزارش مصرف مواد در پایان دوره ی مالی و یا در آخر هر ماه تهیه می شود. گزارش مصرف مواد را می توان به دو صورت مقداری و ریالی تهیه نمود. تهیة گزارش مقدار مواد مصرف شده به وسیله ی دوایر تولیدی مصرف کننده مواد اولیه با مراجعه به اسناد و مدارک صدور مواد به تولید امکان پذیر است. ولی در دایرة حسابداری بهای تمام شده گزارش های ماهانة مصرف مواد با استفاده از حواله های انبار که نشان دهندة مواد صادره به تولید می باشد ، تهیه می گردد.
دایره ی حسابداری مالی معمولاً گزارش های سالانه را تهیه می نماید. در این دایره ، گزارش مصرف مواد با استفاده از اسناد و مدارک مربوط به خرید ، صدور ، برگشتی ها ، هزینه های مربوط به خرید و با در نظر گرفتن موجودی مواد اول و پایان دوره تهیه می شود.
برای محاسبه و ارزیابی موجودی مواد پایان دوره ، باید ابتدا موجودی انبار شمارش شود. این عمل را اصطلاحاً انبارگردانی ( موجودی برداری عینی ) گویند. سپس با به کارگیری یک روش متداول ارزیابی و استفاده از کارت های حساب انبار ، بهای تمام شده موجودی پایان دوره محاسبه گردد.
مبلغ ریالی مواد مصرفی از روابط زیر محاسبه می شود :
موجودی مواد آخردوره – خرید خالص مواد طی دوره + موجودی مواد اول دوره =مواد مصرف شده
(تخفیفات نقدی خرید+برگشت از خرید و تخفیفات)-هزینه حمل+خرید مواد = خرید خالص مواد طی دوره
مقدار مصرف مواد نیز از رابطة زیر محاسبه می گردد :
مقدار موجودی آخر دوره-مقدار خرید مواد دوره+مقدار موجودی اول دوره = مقدار مواد مصرفی
مقدار مواد مصرف شده طی دوره ، نیاز به ارزیابی ندارد. به عبارت دیگر ، روش های ارزیابی موجودی مواد فقط به علت ثابت نبودن نرخ مواد وارده به انبار مورد استفاده قرار می گیرد.
تهیه گزارش ماهانة مصرف مواد ، مقایسة بین مصرف ماه جاری و ماه های قبل ، همچنین بررسی علل افزایش یا کاهش مصرف مواد را میسر ساخته ، تصمیم گیری را نسبت به تهیه به موقع مواد آسان تر می نماید.
گزارش بهای تمام شده کالای ساخته شده یا گزارش هزینه تولید : گزارشی درون سازمانی است که به منظور محاسبة بهای تمام شدة محصولات ساخته شدة طی دوره و موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره تهیه می گردد.
گزارش بهای تمام شدة کالای ساخته شده ، در پایان دوره مالی و یا در آخر هر ماه به وسیلة دایرة حسابداری بهای تمام شده تهیه می شود.
گزارش ماهانة بهای تمام شدة کالای ساخته شده ، مقایسة بین بهای تمام شدة محصول در ماه جاری با ماه های گذشته ، همچنین بررسی علل افزایش یا کاهش بهای تمام شده تولید ماه های مختلف را میسر می سازد و تصمیم گیری نسبت به تغییر حجم تولید با توجه به وضعیت فروش محصول را آسان تر می نماید.
دایرة حسابداری بهای تمام شده ، اطلاعات مربوط به عوامل بهای تمام شده محصول (مواد اولیه ، دستمزد و سربار ساخت ) را از دوایری مانند دایرة حسابداری مواد و دایرة حسابداری حقوق و دستمزد جمع آوری می کند و با تلخیص آنها ، بهای تمام شدة محصولات ساخته شدة طی دوره و محصولات در جریان ساخت پایان دوره را در قالب گزارش هزینة تولید ، محاسبه و به مدیران ارائه می نماید.
برای محاسبة بهای تمام شدة محصولات ، سیستم های مختلف هزینه یابی وجود دارد و گزارش هزینة تولید با توجه به سیستم هزینه یابی موسسه تهیه می گردد. به عبارت دیگر ، گزارش هزینة تولید ، دارای فرم های مختلفی است که نحوة تهیه آن با سیستم هزینه یابی موسسه ارتباط مستقیم دارد. ساده ترین فرم گزارش هزینة تولید شامل قسمت های زیر است :
الف-بهای اولیه (جمع هزینه های مستقیم تولید) : شامل دو عامل مواد مستقیم مصرفی و دستمزد مستقیم تولیدی است.
اطلاعات مربوط به مواد مصرفی ، از کارت های حساب مواد تکمیل شده در دایرة حسابداری انبار و اطلاعات مربوط به دستمزد مستقیم تولیدی ، از خلاصه گزارش های تهیه شده به وسیله دایره حسابداری حقوق و دستمزد به دست می آید. حاصل جمع دو عامل فوق ، بهای اولیه تولید را تشکیل می دهد.
ب-جمع هزینه های ساخت طی دوره : شامل دو عامل بهای اولیه و سربار ساخت (هزینه های غیر مستقیم کارخانه) می باشد.
سربار ساخت با مراجعه به اسناد و مدارک مربوط به هزینه های واقعی انجام شده و یا با استفاده از نرخ های از پیش تعیین شدة سربار (نرخ جذب سربار) تعیین می گردد. جمع هزینه های ساخت طی دوره از رابطة زیر به دست می آید :
سربار ساخت + بهای اولیه = جمع هزینه های ساخت طی دوره
ج- بهای تمام شدة کالای در جریان ساخت طی دوره : شامل بهای تمام شدة موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره و جمع هزینه های ساخت طی دوره گزارش می باشد.
جمع هزینه های ساخت طی دوره + موجودی کالای در جریان ساخت اول دوره=بهای تمام شده کالای درجریان ساخت
د-بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره : آخرین و مهم ترین بخش گزارش هزینه تولید را تشکیل می دهد. برای محاسبة آن ، باید ابتدا با بررسی آمار و اطلاعات مربوط به موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره که قسمت تولید از طریق موجودی برداری عینی گردآوری نموده است و با به کار گیری یکی از روش های متداول ارزیابی ، بهای تمام شدة موجودی کالای در جریان ساخت پایان دوره به وسیله دایره حسابداری بهای تمام شده تعیین گردد. سپس نتیجه ارزیابی از بهای تمام شده کالای در جریان ساخت طی دوره کسر می شود. به این ترتیب ، بهای تمام شدة کالای ساخته شدة طی دوره که نتیجة نهایی گزارش هزینة تولید است ، محاسبه می گردد.
بهای تمام شده کالای در جریان ساخت پایان دوره – بهای تمام شده کالای در جریان ساخت طی دوره=بهای تمام شده کالای ساخته شده طی دوره
گزارش های برون سازمانی : گزارش های برون سازمانی ، گزارش هایی است که برای ارائه به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از واحد تولیدی مانند صاحبان سرمایه ، حسابرسان خارجی ، دولت (وزارت امور اقتصادی و دارایی ) ، موسسات اعتبار دهنده و بورس اوراق بهادار تهیه می گردند.
گزارش های برون سازمانی باید بر اساس اصول پذیرفته شده و استانداردهای حسابداری تنظیم شوند. گزارش های برون سازمانی ، در پایان دورة مالی به وسیلة دایره حسابداری تهیه می شوند.
گزارش های برون سازمانی ، بهتر است به صورت تطبیقی و مقایسه ای تهیه گردد تا امکان بررسی و تجزیه و تحلیل بیشتری برای استفاده کنندگان فراهم شود. بعضی از گزارش های برون سازمانی عبارتند از : گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته ، گزارش سود و زیان ، گزارش سود و زیان ، گزارش تقسیم سود ، ترازنامه ، گزارش گردش وجوه نقد.
در این قسمت به توضیح بعضی از آنها می پردازیم :
گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته : این گزارش در پایان هر دوره مالی ، به وسیله دایره حسابداری به منظور محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفتة همان دوره تهیه می گردد.
استفاده کنندگان از گزارش فوق می توانند به خلاصة اطلاعات مربوط به هزینه های تولید طی دوره ، همچنین بهای تمام شده موجودی های جنسی پایان دوره که از اقلام عمدة دارایی های واحد تولیدی است دسترسی پیدا کنند.
گزارش بهای تمام شدة کالای فروش رفته ، مشتمل بر بخش های زیر است :
مواد مصرفی : اولین قسمت گزارش فوق که شاید مهم ترین بخش آن نیز باشد ، درج خلاصة اطلاعات مربوط به مواد مصرف شدة طی دوره برای ساخت محصول می باشد.
دستمزد مستقیم : دومین قسمت گزارش ، درج خلاصه اطلاعات مربوط به دستمزد مستقیم می باشد که این اطلاعات از دفاتر حسابداری ، اسناد و مدارک و لیست دستمزد استخراج می گردد.
سربار : سومین قسمت گزارش ، درج اطلاعات مربوط به سربار ساخت ( هزینه های غیر مستقیم تولید ) می باشد.
ارائه اطلاعات مربوط به سربار ساخت ( هزینه های غیر مستقیم تولید ) در گزارش بهای تمام شده کالای فروش رفته با توجه به نحوة جمع آوری و ثبت این هزینه ها صورت می گیرد.
در بعضی از واحدهای تولیدی ، اقلام مربوط به هزینه های واقعی سربار ، بلافاصله پس از تحقق به حساب کالای در جریان ساخت منتقل می شوند. به عبارت دیگر ، این قبیل واحدها هر سه عامل بهای تمام شده (مواد ، دستمزد ، سربار ) را بر اساس ارقام واقعی به حساب کالای در جریان ساخت منظور می نمایند. در این صورت ، اطلاعات مربوط به هزینه های واقعی سربار که طی یک دوره انجام شده با مراجعه به اسناد و مدارک حسابداری استخراج می گردد ، ولی به علت نامشخص بودن مبلغ واقعی ، بسیاری از هزینه های سربار اکثر واحدهای تولیدی ، در ابتدای هر دورة مالی هزینه های سربار را برآورد نموده ، با استفاده از روش های متداول ، نرخ جذب سربار را پیش بینی می نمایند.
در این صورت ، ارائه اطلاعات مربوط به سربار ساخت در گزارش بهای تمام شده محصولات فروش رفته ، با توجه به نرخ از پیش تعیین شده سربار خواهد بود.
محاسبة بهای تمام شده محصولات فروش رفته با تعیین و محاسبه قسمت های زیر امکان پذیر است :
*بهای تمام شده محصولات آماده برای فروش که از حاصل جمع بهای تمام شده موجودی کالای ساخته شده اول دوره و بهای تمام شده محصولات ساخته شدة طی دوره به دست می آید.
بهای تمام شده محصولات ساخته شده طی دوره+بهای تمام شده محصولات ساخته شده اول دوره=بهای تمام شده محصولات آماده برای فروش
*محاسبه بهای تمام شده موجودی کالای ساخته شده پایان دوره ، که این محاسبه از طریق انبارگردانی و تعیین بهای تمام شده موجودی انبار با استفاده از یکی از روش های متداول ارزیابی صورت می گیرد.
*برای تعیین بهای تمام شده محصولات فروش رفته طی دوره ، باید نتیجه ی ارزیابی موجودی کالای ساخته شدة پایان دوره از بهای تمام شدة محصولات آماده برای فروش کسر گردد.
بهای تمام شده موجودی کالای پایان دوره+بهای تمام شده کالای آماده برای فروش=بهای تمام شده محصولات فروش رفته طی دوره
گزارش عملکرد و سود و زیان : گزارش عملکرد و سود و زیان ، یکی دیگر از گزارش های برون سازمانی است که معمولاً در پایان دوره مالی تهیه می گردد. این گزارش از قسمت های زیر تشکیل می شود :
*اولین قسمت گزارش ، فروش خالص است که از رابطة زیر به دست می آید :
(تخفیفات نقدی فروش + برگشت از فروش و تخفیفات)-فروش = فروش خالص
*دومین قسمت گزارش ، بهای تمام شده کالای فروش رفته است که محاسبه آن قبلاً توضیح داده شد. نتیجة این دو عامل عبارت است از سود یا زیان ناویژه که از رابطة زیر محاسبه می گردد.
بهای تمام شده کالای فروش رفته- فروش خالص = سود یا زیان ناویژه
اگر مبلغ فروش خالص ، بیش از بهای تمام شدة کالای فروش رفته باشد ، سود ناویژه و اگر بهای تمام شدة کالای فروش رفته ، بیش از فروش خالص باشد ، زیان ناویژه وجود خواهد داشت.
گزارش عملکرد و سود و زیان را می توان در پایان هر ماه به طور موقت نیز تهیه نمود که در این صورت ، امکان مقایسه سود و زیان ماه های مختلف به وجود می آید.
باید توجه داشت که معمولاً اصلاح حساب ها ، در پایان دورة مالی انجام می شود.
اگر قرار باشد گزارش سود و زیان در پایان هر ماه تنظیم شود ، تهیه آن به دو طریق ممکن است :
*از انجام اصلاحات ماهانه صرف نظر شود که در این صورت سود و زیان غیر واقعی خواهد بود.
*اصلاحات ماهانه از طریق کار برگ محاسبه گردد ولی به حساب ها منظور نشود که در این حالت ، سود یا زیان به واقعیت نزدیک تر است.
پس از محاسبه سود یا زیان نا و یژه ، سومین قسمت گزارش عملکرد و سود و زیان ، محاسبه سود یا زیان ناویژه است که با کسر هزینه های عملیاتی دوره از سود ناویژه و یا اضافه نمودن هزینه های عملیات به زیان ناویژه به دست می آید.
هزینه های عملیات ، شامل هزینه های اداری و تشکیلاتی و هزینه های توزیع و فروش است.
هزینه های توزیع و فروش + هزینه های اداری و تشکیلاتی = هزینه های عملیات
سود یا زیان ویژه از رابطه زیر به دست می آید :
هزینه های عملیات +- سود یا زیان ناویژه = سود یا زیان ویژه